شخصیت های افغانستان

بصیر احمد (حمید) دولت آبادی

بصیر احمد دولت آبادی

بصیر احمد (حمید) دولت آبادی  پژوهشگر، روزنامه نگار و مورخ معاصر افغانستان در نیمه دوم ۱۳۳۰ خورشیدی در روستای قره غجله از توابع دولت آباد بلخ در خانواده دهقان و فقیری چشم به جهان گشود. تاریخ تولد او مثل خیلی از افغانستانی های روستایی آن دوره، روشن نیست. در برخی اسناد رسمی تاریخ تولد او را سال ۱۳۴۰ خورشیدی مطابق ۱۹۶۱میلادی نوشته شده، اما خودش می گوید که به احتمال زیاد در  پاییز سال ۱۳۳۶ به دنیا آمده است.

خانواده دولت آبادی، زمانی که او کودک سه – چهار ساله ای بیش نبوده، از روستا به شهر مزار شریف نقل مکان کرده است. اما برای بصیر احمد که اولین فرزند خانواده، و بعد از مرگ خواهرش تنها فرزند خانواده بوده، شهر و شهر نشینی خوشایند نبوده و همچنان به روستا دلبستگی داشته است. در نتیجه، پدر و مادرش بعد از مدتی در سال ۱۳۴۴ خورشیدی بخاطر او شهر را ترک کرده و به روستا باز می گردند.

 

تحصیلات  بصیر احمد دولت آبادی

در سال 1345ش وارد مکتب ابتدایى ) واعظی قره غجله( قریه شد. پس از ختم دوره ابتدایى آن زمان که 6 سال بود، براى ادامه تحصیل به شهر مزارشریف رفته، سه سال دوره متوسطه را در مکتب نادرشاهى واقع در عزیز آباد عقب باغ حضور به پایان رساندم. در سال 1354ش به تخنیکم نفت و گاز وارد شده و در رشته استخراج معادن جامد تا صنف 14 درس خواندم. لازم به یاد آورى است که در صنف 12 به لحاظ مشکلات اقتصادى که خانه ما در روستا بود و ما به شکل نهارى- با خرج خود درس مى‌خواندیم- دو سال ترک تحصیل کردم و در این فرصت مدتى در مدرسه دینى دولت آباد صرف و نحو خواندم و بر خلاف دیگران که محضر فلان عالم را درک مى‌کنند! من محضر کسى را درک نکردم، فقط زمینه‌اى شد که با نهج‌البلاغه آشنا شوم و این کتاب را بخوانم. چقدر این کتاب را فهمیدم و چه تاثیرى رویم گذاشت، باید بگویم که بارها این کتاب را خواندم و هنوز هم مى‌خوانم.

در سال 1358ش دوباره به تخنیکم برگشته از صنف 12 شروع کردم. در اواخر سال 1360ش بدون اینکه از پایان‌نامه‌ام دفاع کنم، نظر به شرایط، کشور را ترک گفته مثل میلیونها هموطن دیگر، آواره شدم. در هجرت و آوارهگى، به کارهاى فرهنگى مشغول شدم. تمام تحصیلات و پشت میز درس‌نشنى و به حرف استاد گوش دادن من همین مقدار بود به اضافه یک دوره کوتاه آموزش روزنامه نگارى.

اما در مورد کارهاى علمى، واضح است کسى که مدرک علمى نداشته باشد، نمى‌تواند کار علمى انجام دهد! از این‌رو، شما هیچ جا پیدا نمى‌توانید که من ادعاى کار علمی‎کرده باشم، صرف از روى درد اوراقى را سیاه کرده‌ام که شاید شماها نیز دیده باشید. این تذکر را از آن جهت لازم دیدم که یکى از تحصیلات کرده‌هاى هموطن به کنایه گفته بود که من از کتاب‌هاى آقاى یزدانى و دولت آبادى در پایان نامه‌ام استفاده کردم، ولى کتاب‌هاى اینها علمى نیستند. این پیغام را با واسطه برایم فرستاده بود، من به آن واسطه گفتم: به ایشان بگویید همین آثار غیر علمى که تعداد هموطنان را براى رسیدن به مدرک علمى کمک کرده، براى ما افتخار است .

 

فعالیتهاى بصیر احمد دولت آبادی

  1. مدیر مسؤول و سردبیر مجله حبل‌الله از سال 1362 تا 1370 شمسى (1983 تا 1991م)
  2. سردبیر مجله حبل‌الله از سال 1376 تا پایان نشر
  3. عضو مؤسس مرکز فرهنگى نویسندگان افغانستان (مرکز فرهنگى- اجتماعى سراج)
  4. مدیر مسؤول، سردبیر و عضو تحریریه مجله سراج، در برخى ادوار نشر این مجله
  5. عضو تحریریه هقته نامه وحدت، از سال /1377 1998م تا پایان نشر هفته نامه وحدت” درایران
  6. سردبیر نشریه عبرت
  7. عضو تحریریه مجله صراط در قم
  8. عضو تحریریه نشریه سپیده در امریکا
  9. همکارى قلمى با نشریات مختلف در ایران، از قبیل نشرات: بعثت، همبستگى، اخوت، هاجر، توسعه، کتاب ماه و… و طلوع وحدت در پاکستان، نداى هزارستان در آلمان

حاصل کارهای قلمی او در این سالها انتشار مقالات پراکنده، کار روی آثار مرحوم فیض محمد کاتب هزاره و نظایر آن بود و در سال ۱۳۷۱ش اولین اثر خود را به نام «شناسنامه افغانستان» انتشار داد. در اواخر همان سال کتاب دیگری به نام «شناسنامه احزاب و جریانات سیاسی افغانسان» از او منتشر شد و در ادامه جلد نخست «شناسنامه انقلاب» را نوشت. «افغانستان ناشناخته»، «مراکز علمی – فرهنگی افغانستان»، «جامعه شناسی سیاسی افغانستان» و «شناسنامه علما و دانشمندان افغانستان» کارهای قلمی بعدی او است که تا حال اقبال چاپ نیافته اند. او در سال ۱۳۷۵ش «طرح صلح و آشتی ملی در افغانستان» را در قالب یک کتاب و در مرحله بعدی «هزاره ها، پناه گزینی و کتمان هویت» را منتشر کرد. او در سال۱۳۸۵ش کتاب «هزاره ها از قتل عام تا احیای هویت» را به نشر سپرد و کتابی درسی در عرصه تاریخ تحت عنوان «از ابدالی تا ربانی» برای مدارس خود گردان مهاجرین افغانستان مقیم ایران تدوین کرد که اصل آن فعلاً مفقود است.

بیشتر بخوانید
حضرت آیت العظمی قربانعلی محقق کابلی (ره)

او در کنار فعالیتهای قلمی در سال ۱۳۷۲ش همراه با شماری از یاران «مرکز فرهنگی نویسندگان افغانستان» را تشکیل دادند. او در «سراج» نشریه این مرکز در دوره های مختلف به عنوان  مدیر مسؤل و یا سردبیر کار کرده و تا پایان عمر این نشریه عضو تحریریه آن بوده است. او علاوه بر این عضو تحریریه «هفته نامه وحدت» و «مجله صراط» نیز بود و تعدادی دیگر از نشریات مهاجرین مقیم ایران، آلمان و امریکا همکاری قلمی داشت.

دولت آبادی علاوه بر کارهای مطبوعاتی مدت زمانی به عنوان استاد مشاور (به دلیل نداشتن مدرک فارغ التحصیلی) در «مرکز جهانی اسلام» در سطح کارشناسی ارشد یا ماستری مشغول فعالیت بود و طلاب جوان را به نوشتن پایان نامه در بخش تاریخ و مسایل سیاسی – اجتماعی افغانستان تشویق و کمک می کرد. او همچنین روی آثار دیگر نویسندگان از جمله «افغانستان در مسیر تاریخ» اثر غلام محمد غبار، چاپ احسانی، «افغانستان در پنج قرن اخیر» اثر محمد صدیق فرهنگ، «عین الوقایع» اثر مرحوم محمد یوسف ریاضی و  کتاب «وقایع» اثر ملا فیض محمد کاتب هزاره کار کرده است.

سرانجام در اوایل دهه ۱۳۸۰ خورشیدی و توقف فعالیت نشریات مهاجرین افغانستان در ایران و سفر شماری زیادی از فرهنگیان، اهالی قلم و نشریات به افغانستان، دولت آبادی که نه انگیزه ای برای ادامه ماندن در ایران برایش باقی مانده بود و نه هم در افغانستان جایی برای رفتن داشت، همراه با همسر و فرزندانش در سال ۱۳۸۵ش مطابق ۲۰۰۶م راه دیار غربت پیش گرفته در کشور کانادا بار اقامت افکند.

دو سه سالی بیشتر نگذشت و او هنوز در کانادا جای پایش را محکم نکرده بود که پزشکان از ابتلای او به بیماری سرطان خبر دادند. او سالهاست با این بیماری دست و پنجه نرم می کند و تا حال چهار بار زیر چاقوی جراحی رفته و مکرر شیمی درمانی شده است. او در کنار مبارزه سخت و نفس گیر با سرطان، چند اثر هم در باره بابه مزاری و فعالیت های او نوشته و منتشر کرده که «مزاری چهره تاریخ ساز»، «مزاری، ماندگار ترین تلاش در تاریخ هزاره ها»، «در مزار بی مزاری»، «فعالیتهای فرهنگی بابه مزاری»” جزو آنهاست. او همچنین مانند همیشه به ثبت رویدادهای روزانه پرداخته که مجموع آنها بر ۳۰ تا ۴۰ دفترچه بالغ می شود. اولین اثری که دولت آبادی در سال ۱۳۶۵ش به نام «از نانوایی تا کاشانک همراه با استاد مزاری» نوشته، تا کنون اقبال چاپ نیافته است. گفتنی است که در تدوین زندگینامه بابه مزاری از مواد همین اثر منتشرنشده استفاده شده است. اولین زندگینامه بابه مزاری ابتدا از سوی حزب و حدت و بعد از سوی مرکز فرهنگی نویسندگان انتشار یافت. مقاله های او، که شاید بالغ بر ۳۰۰ مقاله باشد، در نشریات حبل الله، سراج، صراط، هفته نامه وحدت، اخوت، ندای هزارستان، سپیده، بعثت، کتاب ماه و چند نشریه دیگر به چاپ رسیده است.

دولت آبادی متاهل بوده سه پسر و یک دختر دارد. او علارغم تلاشهای فرهنگی بسیار، هیچ مال و منالی نیندوخته، و در آسمان هیچ کشوری ستاره ای و در زمین یک بوریا هم ندارد. او قلبش با تمام داغهایی هنوز شب و روز برای افغانستان و مردم آن می تپد.

 

وفات بصیر احمد دولت آبادی

بصیر احمد دولت آبادی افغانی سرانجام پنجشنبه (۱۷ عقرب/آبان، ۱۳۹۷) در سن ۶۱ سالگی به علت بیماری سرطان در کانادا درگذشت.

 

آثار برجا مانده از بصیر احمد دولت آبادی

  1. شناسنامه افغانستان، 1371 ایران
  2. شناسنامه احزاب و جریانات سیاسى افغانستان، 1371
  3. معرفى نامه افغانستان، 1372
  4. طرح صلح و تفاهم ملى در افغانستان،1375
  5. افغانستان از ابدالى تا تره کى، 1377
  6. شوراى ائتلاف، 1378
  7. هزاره‌ها، پناه گزینى و کتمان هویت، 1382
  8. شناسنامه افغانستان، 1382
  9. ملا فیض محمد کاتب هزاره، مورخ دوراندیش و هدفدار افغانستان
  10. مزاری چهره تاریخ ساز
  11. مزاری، ماندگار ترین تلاش در تاریخ هزاره ها
  12. در مزار بی مزاری
  13. فعالیتهای فرهنگی بابه مزاری

3.6/5 - (7 امتیاز)
بازگشت به لیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.