فرهنگ افغانستان

معلومات عمومی افغانستان

افغانستان

دولت افغانستان

تا همین اواخر، افغانستان یک دموکراسی تازه شکل گرفته در نظر گرفته می شد. با این حال، در اواسط اوت 2021، طالبان – یک گروه مذهبی و سیاسی که از اواسط دهه 1990 تا سال 2001 بر کشور حکومت می کرد – کنترل شهرهای بزرگ کشور را به دست گرفت و دوباره قدرت را به دست آورد. (طالبان در زبان پشتو به معنای دانش آموزان است، یکی از زبان های رایج در افغانستان).

 

 

جغرافیای افغانستان

افغانستان در آسیای مرکزی موقعیت دارد, افغانستان، تقریباً به اندازه تگزاس، از شمال با ترکمنستان، ازبکستان و تاجیکستان، از شمال شرقی با چین، از شرق و جنوب با پاکستان و از غرب با ایران همسایه است. کوه های بلند و ممنوع و صحراهای خشک بیشتر مناظر افغانستان را پوشانده است. قله‌های ناهموار در اکثر فصول سال پوشیده از برف هستند.بسیاری از افغان ها در دره های حاصلخیز بین کوه ها زندگی می کنند و محصولات خود را می کارند و از حیوانات خود مراقبت می کنند. تنها 20 درصد از زمین به عنوان مزرعه استفاده می شود.تابستان‌ها گرم و خشک است، اما زمستان‌ها بسیار سرد است، به‌ویژه شمال هندوکش، که در بخش شرقی کشور در نزدیکی پاکستان و تاجیکستان قرار دارد. رودخانه های زیادی از میان دره های کوه می گذرند. ذوب برف و بارانی که از استخر هندوکش به منطقه کم ارتفاعی سرازیر می شود و هرگز به اقیانوس نمی رسد.گذرگاه های کوهستانی در افغانستان به مسافران اجازه عبور از آسیا را می دهد. این کشور بخش شلوغی از جاده ابریشم بود، مسیری که بازرگانان برای بیش از 2000 سال از طریق زمینی بین چین، هند و اروپا طی می کردند.

 

تاریخ افغانستان

افغانستان در حدود 7000 سال قبل از میلاد آباد شد. و در بیشتر تاریخ خود در حال گذار بوده است. اسکندر مقدونی در سال 330 قبل از میلاد افغانستان را فتح کرد. و زبان و فرهنگ یونانی را به منطقه آورد. مغولان چنگیزخان در قرن سیزدهم حمله کردند. در سال 1747 بزرگان پشتون یک جلسه شورایی به نام لویه جرگه برگزار کردند و پادشاهی افغان ها را ایجاد کردند.انگلیسی ها و افغان ها در قرن 19 و 20 در سه جنگ با یکدیگر جنگیدند، اما افغان ها سرانجام در سال 1919 انگلیسی ها را شکست دادند و در سال 1921 یک سلطنت مستقل تشکیل دادند.در سال 1978، حزب دموکراتیک خلق افغانستان (پ‌د‌آ) قدرت را در این کشور به دست گرفت و مجموعه‌ای از رویدادها را به راه انداخت که کشور فقیر و عمدتاً صلح‌آمیز را به بستری برای رشد تروریسم تبدیل کرد. اشغال افغانستان توسط حزب دموکراتیک خلق در نهایت به جنگ داخلی یا جنگ بین شهروندان همان کشور انجامید.مبارزان افغان به نام مجاهدین که علیه حزب دموکراتیک خلق می جنگند. این شورشیان بعداً از ایالات متحده، پاکستان، چین و ایران کمک دریافت کردند. اتحاد جماهیر شوروی که اکنون روسیه نامیده می شود، از رژیم PDPA حمایت می کرد. نیروهای شوروی در سال 1979 به افغانستان حمله کردند و تا سال 1989 در این کشور ماندند. جنگ داخلی در افغانستان پس از خروج شوروی تا سقوط رژیم PDPA در سال 1992 ادامه یافت.پس از سقوط حزب دموکراتیک خلق، گروه های مختلف برای به دست گرفتن کنترل کشور مبارزه کردند. طالبان در سال 1994 ظهور کردند و به سرعت با حمایت نظامی پاکستان شروع به تصرف شهرهای سراسر افغانستان کردند. در زمان حکومت طالبان، این گروه به دلیل قتل غیرنظامیان بیگناه افغان و ممانعت از ارسال مواد غذایی به شهروندان گرسنه از سوی جامعه جهانی محکوم شد.در سال 2001، پس از حملات تروریستی در ایالات متحده در 11 سپتامبر همان سال، دولت ایالات متحده از طالبان خواست تا اسامه بن لادن، رهبر یک گروه تروریستی موسوم به القاعده را که مقر آن در افغانستان بود، تحویل دهد. طالبان نپذیرفت. ایالات متحده و متحدانش سپس دست به اقدام نظامی در افغانستان زدند و در دسامبر 2001 طالبان را از قدرت بیرون راندند.هم طالبان و هم القاعده از افغانستان گریختند و به پاکستان نزدیک شدند و در آنجا پایگاه های سیاسی و نظامی ایجاد کردند. در همین حال، در افغانستان، ایالات متحده و متحدانش با افغان‌ها برای ایجاد مدارس، بیمارستان‌ها و تأسیسات عمومی پس از خروج طالبان همکاری کردند. هزاران دختر – که تحت حکومت طالبان از تحصیل منع شده بودند – برای اولین بار به مکتب رفتند. زنان برای یافتن شغل و شرکت در فعالیت‌های دولتی آزاد بودند، که هر دو در زمان طالبان ممنوع بود.در سال 2004، افغانستان قانون اساسی کنونی خود را پذیرفت و به یک دولت شناخته شده بین المللی تبدیل شد و حامد کرزی را به عنوان اولین رئیس جمهور خود انتخاب کرد. بر اساس قانون اساسی این کشور، رئیس جمهور و دو معاون رئیس جمهور هر پنج سال یکبار انتخاب می شوند. اما دولت تلاش کرد تا اختیارات خود را به خارج از شهر کابل، پایتخت گسترش دهد، زیرا نیروهای طالبان به تلاش خود برای بازپس گیری کنترل کشور ادامه دادند.در سال 2020، طالبان و دولت افغانستان شروع به گفتگو در مورد یک معاهده صلح کردند، و اگرچه برخی از مردم نگران بودند که مذاکرات پیشرفت نکند، دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده قصد داشت تا نیروهای آمریکایی را تا ماه مه 2021 از کشور خارج کند. جانشین او، جو بایدن، تاریخ خروج را تا 31 اوت همان سال تمدید کرد. پس از نزدیک به 20 سال اشغال افغانستان توسط ایالات متحده، طولانی ترین جنگ ایالات متحده قرار بود به پایان برسد.اما افرادی که نگران توقف مذاکرات پیمان صلح بودند حق داشتند: پس از اعلام رسمی بایدن در ماه جولای و آغاز خروج نیروهای بین‌المللی، طالبان به سرعت چندین شهر را با زور تصرف کردند و شیوه‌های افراطی خود را بازگرداندند. طالبان تا 15 اوت 2021 تمام شهرهای بزرگ از جمله پایتخت کابل را تحت کنترل خود درآوردند. رئیس جمهور اشرف غنی از کشور گریخت و دولت افغانستان به کلی سقوط کرد.ایالات متحده برای کمک به دیپلمات ها و کارکنان پشتیبانی آمریکایی که هنوز در سفارت ایالات متحده در کابل باقی مانده اند، نیروهای نظامی را به کشور می فرستد تا به سلامت تخلیه شوند.

 

مردم و فرهنگ افغانستان

این کشور از گروه های مختلف تشکیل شده است. حدود 15 میلیون نفر، نزدیک به نیمی از جمعیت افغانستان پشتون هستند و در جنوب اطراف قندهار زندگی می کنند. آنها فرزندان افرادی هستند که 3200 سال پیش به این کشور آمدند.بسیاری از گروه‌های دیگر نیز در این کشور زندگی می‌کنند – پشتون‌ها با مردم فارس ایران خویشاوند هستند، تاجیک‌ها نیز فارسی هستند، اما به زبان دیگری به نام دری صحبت می‌کنند و ازبک‌ها به زبانی شبیه به ترکی صحبت می‌کنند.هزاره‌ها در کوه‌های مرکز افغانستان زندگی می‌کنند و گمان می‌رود که از نوادگان مغول باشند، زیرا زبان دری آن‌ها حاوی کلمات مغولی بسیاری است.به دلیل سال ها جنگ، حومه شهر مملو از مین های منفجر نشده است و کودکانی که حیوانات گله می کنند اغلب با پا گذاشتن روی مین ها کشته می شوند. بسیاری از مدارس ویران شده اند، اما کودکان، از جمله دختران، به صورت مخروبه یا هر جا که ممکن است به مدرسه می روند.در طول قرن‌ها، مسافران با شهامت از گذرگاه‌های خطرناک کوهستانی برای یافتن سرپناه در دره‌ها و دشت‌های افغانستان جسارت کرده‌اند. امروزه عشایری به نام کوچی گله های حیوانات خود را در سراسر کشور و برای چرا به مراتع کوهستانی هدایت می کنند.افغان ها به ساختن و پرواز بادبادک های خود افتخار می کنند. آنها حتی با بادبادک‌بازی می‌کنند و از سیم یا شیشه در بادبادک‌های خود برای بریدن رشته بادبادک‌های بادبادک‌های رقیب استفاده می‌کنند.چای نوشیدنی محبوب افغانی است و یک غذای محبوب پالائو است که از برنج، گوشت گوسفند و بز و میوه تهیه می شود.

 

گروههای قومی ( اقوام افغانستان)

از زمان شمارش جزئی در سال 1979، هیچ سرشماری ملی در افغانستان انجام نشده است و سال ها جنگ و جابجایی جمعیت، شمارش دقیق قومی را غیرممکن کرده است. بنابراین تخمین جمعیت فعلی تقریبی تقریبی است که نشان می دهد پشتون ها حدود دو پنجم جمعیت را تشکیل می دهند. دو گروه بزرگ قبیله ای پشتون، درانی و غلزای هستند. تاجیک‌ها احتمالاً یک چهارم افغان‌ها را تشکیل می‌دهند، در حالی که هزاره و ازبک‌ها هر یک تقریباً یک دهم را تشکیل می‌دهند. چهار ایماق ها، ترکمن ها و سایر اقوام هر کدام بخش کوچکی از جمعیت را تشکیل می دهند.هندوکش کشور را به مناطق شمالی و جنوبی تقسیم می‌کند که می‌توان آن‌ها را بر اساس توپوگرافی، الگوهای سکونتگاه ملی و قومی زبانی یا سنت تاریخی تقسیم کرد. به عنوان مثال، شمال افغانستان ممکن است به منطقه بدخشان-واخان در شرق و منطقه بلخ-میمنه در غرب تقسیم شود. شرق که عمدتاً مجموعه ای از کوه ها و فلات های مرتفع است، عمدتاً توسط تاجیک ها سکونت دارند. گرچه تاجیک‌ها در مناطق دیگر کشور نیز وجود دارند، اما در شرق در دشت‌ها – که بیشتر کشاورزان و صنعت‌گران هستند – و در دره‌های مرتفع نیمه‌مستقر هستند. تاجیک ها به گروه های قبیله ای مشخص تقسیم نمی شوند. همچنین تعداد کمی از قرقیزها در واخان در منتهی الیه شمال شرقی وجود دارند که در آنجا گله داری می کنند.غرب، که عمدتاً دشت‌هایی با ارتفاع نسبتاً کم است، حاوی ترکیبی از مردمانی است که در آن ازبک‌ها و ترکمن‌ها، هر دو از تبار ترک‌ها، غالب هستند. ازبک‌ها معمولاً کشاورز هستند، در حالی که ترکمن‌ها به‌طور سنتی دامداران نیمه‌کوهی بوده‌اند. ازبک ها بزرگترین گروه ترک زبان در افغانستان هستند. همچنین گروه های کوچکتر ترک و مغولی نیز وجود دارند.جنوب افغانستان را می توان به چهار منطقه تقسیم کرد: کابل، قندهار، هرات و حازرجات. منطقه کابل منطقه ای را که توسط رودخانه کابل تخلیه می شود و فلات مرتفع شرق افغانستان که از جنوب به رودخانه گومال (گومال) محدود می شود، ترکیب می کند. این منطقه کریدور اصلی اتصال سایر مناطق و مردمان آنهاست. وطن سنتی پشتون ها در منطقه ای در شرق، جنوب و جنوب غربی کابل قرار دارد، اما این گروه در غرب و شمال نیز به خوبی نمایندگی دارند. پشتون ها به تعدادی اقوام تقسیم شده اند که برخی از آنها ساکن و برخی دیگر کوچی هستند و بسیاری در قلمروهای همجوار پاکستان زندگی می کنند. در این منطقه تاجیک ها نیز سکونت دارند و نورستانی ها در منطقه ای به وسعت حدود 5000 مایل مربع (13000 کیلومتر مربع) در شمال و شرق کابل سکونت دارند.منطقه قندهار بخش کم جمعیت جنوب افغانستان است. پشتون های دورانی که هسته سنتی نخبگان اجتماعی و سیاسی افغانستان را تشکیل داده اند، در منطقه اطراف خود شهر قندهار زندگی می کنند که در واحه ای حاصلخیز در نزدیکی رودخانه ارغنداب قرار دارد و غلزای ها در منطقه بین کابل و قندهار ساکن هستند. . علاوه بر این، تعداد کمی از مردم بلوچی (بلوچی) و براهویی نیز در منطقه زندگی می کنند.منطقه هرات یا غرب افغانستان محل سکونت مخلوطی از تاجیک ها، پشتون ها و چهار ایمک است. زندگی این منطقه حول شهر هرات می چرخد. چهارآیمک‌ها با توجه به ظاهر فیزیکی و مسکن (یوزهای به سبک مغولی) احتمالاً اصالتاً ترک یا ترک مغولی دارند. آنها بیشتر در قسمت غربی منطقه کوهستانی مرکزی قرار دارند.منطقه کوهستانی حازرجات بخش مرکزی کشور را به خود اختصاص داده است و عمدتاً توسط حضارها سکونت دارند. با این حال، به دلیل کمبود زمین، بسیاری به مناطق دیگر کشور مهاجرت کرده اند. با وجود اینکه حذارجات در قلب کشور قرار دارد، کوه های مرتفع و امکانات ارتباطی ضعیف آن را به منزوی ترین نقطه افغانستان تبدیل کرده است.

 

زبان های افغانستان

مردم افغانستان موزاییک پیچیده ای از گروه های قومی و زبانی را تشکیل می دهند. پشتو و فارسی (دری) که هر دو زبان هند و اروپایی هستند، زبان‌های رسمی این کشور هستند. بیش از دو پنجم مردم به زبان پشتون، زبان پشتون ها صحبت می کنند، در حالی که حدود نیمی از آنها به لهجه فارسی صحبت می کنند. در حالی که لهجه افغانی فارسی را عموماً «دری» می‌نامند، تعدادی از لهجه‌ها در میان مردمان تاجیک، حضار، چهار ایمک و قزلباش صحبت می‌شود، از جمله لهجه‌هایی که بیشتر به فارسی رایج در ایران (فارسی) یا مردمان ایرانی شبیه هستند. زبان فارسی در تاجیکستان (تاجیک). لهجه‌های دری و تاجیکی حاوی تعدادی واژه‌های ترکی و مغولی هستند و انتقال از یک گویش به گویش دیگر در سراسر کشور اغلب نامحسوس است. دوزبانگی نسبتاً رایج است و همبستگی زبان با گروه قومی همیشه دقیق نیست. به عنوان مثال، برخی از غیر پشتون ها پشتو صحبت می کنند، در حالی که تعداد بیشتری از پشتون ها، به ویژه در مناطق شهری، استفاده از یکی از لهجه های فارسی را پذیرفته اند.سایر زبان‌های هند و اروپایی که توسط گروه‌های کوچک‌تر صحبت می‌شود، عبارتند از: داردی غربی (نوریستانی یا کافیری)، بلوچی، و تعدادی از زبان‌های هندی و پامیری که عمدتاً در دره‌های منزوی در شمال شرقی صحبت می‌شوند. زبان‌های ترکی توسط قوم ازبک و ترکمن صحبت می‌شود که تازه‌ترین مهاجران هستند که با مردمی از استپ‌های آسیای مرکزی مرتبط هستند. زبان های ترکی به هم نزدیک هستند. در داخل افغانستان، آنها شامل ازبک، ترکمن، و قرقیز هستند که آخرین گروه کوچکی در منتهی الیه شمال شرقی به آن صحبت می کنند. افغانستان دارای گروه های قومی بسیار کوچکی از زبان دراویدی است. زبان‌های دراویدی توسط براهویی‌ها که در منتهی الیه جنوب ساکن هستند صحبت می‌کنند.
جمعیت کنونی افغانستان دارای عناصر متعددی است که در طول تاریخ و در نتیجه مهاجرت ها و فتوحات گسترده بر یکدیگر چیده شده اند. دراویدی‌ها، هندوآریایی‌ها، یونانی‌ها، سکاها، عرب‌ها، ترک‌ها و مغول‌ها در زمان‌های مختلف در این کشور سکونت داشته‌اند و بر فرهنگ و قوم‌شناسی آن تأثیر گذاشته‌اند. آمیختگی دو گروه زبانی اصلی در مردمانی مانند هزاره و چهار ایمک که به زبان های هندواروپایی صحبت می کنند، اما دارای ویژگی های فیزیکی و فرهنگی هستند که معمولاً با مردمان ترک و مغول آسیای مرکزی مرتبط است، مشهود است. دین تقریباً تمام مردم افغانستان مسلمان هستند که حدود یک پنجم آنها اهل سنت شاخه حنفی هستند. بقیه، به ویژه حذارا و قزلباش ها، از شیعه دوازده امامی یا اسماعیلی پیروی می کنند. تصوف از لحاظ تاریخی در افغانستان تأثیرگذار بوده است، اگرچه در قرن بیست و یکم کمتر از یک دهم مردم افغانستان به یک راسته صوفی تعلق دارند. نورستانی ها از نوادگان یک قوم بزرگ به نام کافر هستند که در سال 1895 به زور به اسلام گرویدند. سپس نام منطقه آنها از کافرستان («سرزمین کفار») به نورستان («سرزمین نور») تغییر یافت. چند هزار هندو و سیک نیز وجود دارد.

بیشتر بخوانید
پیدایش قبایل افغان (پشتون) در خراسان (افغانستان)

 

طبیعت افغانستان

دهه ها جنگ، شکار و سال ها خشکسالی باعث کاهش جمعیت حیات وحش در افغانستان شده است. ببرها قبلاً در تپه ها پرسه می زدند، اما اکنون منقرض شده اند. خرس ها و گرگ ها تقریباً تا انقراض شکار شده اند.پلنگ های برفی در خطر انقراض در هندوکش سرد زندگی می کنند، اما برای گرم ماندن به خز کلفت خود متکی هستند. شکارچیان پوست نرم پلنگ را در بازارهای کابل پایتخت می فروشند. ماکاک رزوس و سنجاب پرنده قرمز در مناطق گرمتر جنوبی کشور یافت می شوند.این کشور سرشار از سنگ آبی پر جنب و جوش، لاجورد لاجورد است که برای تزئین مقبره پادشاه مصر توت عنخ آمون استفاده می شد.

 

سکونت گاه شهری افغانستان

تنها حدود یک چهارم جمعیت شهرنشین هستند. بیشتر سکونتگاه های شهری در امتداد جاده ای که از کابل به سمت جنوب غربی به قندهار، سپس شمال غربی به هرات، شمال شرقی به مزار شریف و از جنوب شرقی به کابل کشیده شده است، رشد کرده اند. جمعیت روستایی کشاورزان و عشایر به طور نابرابر در بقیه نقاط کشور پراکنده است که عمدتاً در کنار رودخانه ها متمرکز شده اند. پرجمعیت ترین بخش کشور بین شهرهای کابل و چاریکار است. دیگر تجمعات مردم را می توان در شرق شهر کابل در نزدیکی جلال آباد، در واحه هرات و دره هریرود در شمال غربی و در دره رود قندوز در شمال شرقی یافت. کوه های مرتفع بخش مرکزی کشور و بیابان های جنوب و جنوب غربی کم جمعیت یا خالی از سکنه هستند.شهرهای مهم افغانستان کابل، قندهار، هرات، بغلان، جلال آباد، کندوز، چاریکار و مزار شریف هستند. کابل پایتخت اداری کشور است که در جنوب هندوکش در تقاطع راه های تجاری بین شبه قاره هند و آسیای مرکزی و بین خاورمیانه و شرق آسیا قرار دارد. در دو طرف رودخانه کابل ساخته شده و مرکز اصلی فعالیت های اقتصادی و فرهنگی است. قندهار که از نظر جمعیت پس از کابل دوم است، در شاهراه آسیایی در جنوب مرکزی کشور، بین کابل و هرات قرار دارد. قندهار اولین پایتخت افغانستان مدرن در سال 1747 در زمان احمد شاه درانی شد.

 

 سکونت گاه روستایی افغانستان

کشاورزان کم تحرک معمولاً در روستاهای کوچک زندگی می کنند که بیشتر آنها در نزدیکی زمین های آبی در دره های رودخانه های اصلی پراکنده هستند. این روستاها قاعدتاً به شکل قلعه های کوچک ساخته می شوند. هر دهکده قلعه حاوی چندین خانه گلی است که در آن خانواده‌هایی به هم پیوسته زندگی می‌کنند که یک جامعه دفاعی را تشکیل می‌دهند.کشاورزان نیمه متعارف که به پرورش دام و پرورش اندکی محصول می پردازند، در دره های بلند کوهستانی زندگی می کنند. از آنجایی که زمین های قابل کشت در آنجا کمیاب است، آنها در دهکده های جدا شده پراکنده زندگی می کنند. هر خانوار دارای چند رأس دام است که در تابستان به مراتع کوهستانی منتقل می شود. مردم معمولاً در تابستان خود را به دو دسته تقسیم می‌کنند: یک گروه برای مراقبت از محصولات در دهکده می‌مانند، در حالی که گروه دیگر دام‌ها را تا ارتفاعات همراهی می‌کنند.کوچی ها عمدتاً دامداران پشتون هستند. چندین هزار عشایر بلوچی و قرقیزی نیز وجود دارد. آنها به صورت گروهی (طائفه یا طایفه) از مراتع تابستانی به قشلاق می روند و در چادر زندگی می کنند و در حین حرکت وسایل خود را بر پشت شتران و الاغ و چهارپایان می بندند. بین یک ششم تا یک پنجم کل جمعیت در گذشته به عنوان عشایر طبقه بندی شده اند. با این حال، از سال 1977، برخی از کوچی ها در دشت های شمال هندوکش یا در منطقه پروژه دره هیرمند (آبیاری) اسکان داده شده اند. مهمتر از آن، دوره طولانی درگیری های داخلی، الگوی مهاجرت عشایر را مختل کرده است و در نتیجه تعداد آنها به شدت کاهش یافته است.

 

روند جمعیتی افغانستان

تأسیس جمهوری دموکراتیک افغانستان در سال 1978، تهاجم شوروی به کشور در سال بعد، و ادامه درگیری پس از خروج شوروی در سال 1989، الگوهای جمعیتی کشور را به شدت مختل کرد. جنگ داخلی و ویرانی شهرها و روستاها باعث جابجایی گسترده مردم در دو جهت عمده شد – مهاجرت، عمدتاً به پاکستان و ایران، یا اسکان داخلی برای امنیت نسبی کابل. تخمین زده می شود که جمعیت کابل دو برابر شده است. کابل تقریباً نیمی از جمعیت شهری کشور را در بر گرفته است. جمعیت افغانستان عمدتاً روستایی هستند. تقریبا نیمی از جمعیت زیر 15 سال سن دارند. امید به زندگی برای مردان حدود 51 سال و برای زنان 54 سال است.دهه ها جنگ و پیامدهای آن ثبات جمعیت را ویران کرده است. در اواخر دهه 1980 حدود 6 میلیون نفر – احتمالاً یک سوم جمعیت افغانستان در آن زمان – پناهنده بودند، به ویژه به دلیل جنگ افغانستان. حدود 3.5 میلیون نفر در پاکستان و شاید 2 میلیون دیگر در ایران زندگی می کردند. اگرچه بسیاری از آنها در طول دهه 1990 به کشور بازگردانده شدند، اما تعداد بیجاشدگان داخلی و خارجی پس از سال 2000 دوباره افزایش یافت که در نتیجه ادامه درگیری های داخلی، مشکلات اقتصادی، خشکسالی طولانی و شدید، جنگ افغانستان، و انتقال امنیتی پس از خروج از 2014 بود. نیروهای خارجی تا سال 2016 بیش از 2.5 میلیون پناهنده در خارج از کشور ثبت نام کرده بودند و بیش از 1 میلیون نفر در داخل کشور آواره شدند.

 

اقتصاد افغانستان

هنگامی که افغانستان در اواسط دهه 1950 شروع به برنامه ریزی توسعه اقتصاد خود با کمک شوروی کرد، نه تنها سازمان اجتماعی و نهادهای لازم برای فعالیت های اقتصادی مدرن را نداشت، بلکه از مهارت های مدیریتی و فنی نیز برخوردار نبود. این کشور نسبت به اکثر کشورهای همسایه خود در مرحله توسعه اقتصادی بسیار پایین تری قرار داشت. با این حال، بین سال‌های 1956 و 1979، رشد اقتصادی کشور توسط چندین برنامه پنج ساله و هفت ساله هدایت می‌شد و با کمک‌های گسترده خارجی همراه بود. این کمک ها، عمدتاً از طرف اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده، بیش از چهار پنجم هزینه های سرمایه گذاری و توسعه دولت را در آن دوره تشکیل می داد. جاده ها، سدها، نیروگاه ها و کارخانه ها ساخته شد، پروژه های آبیاری انجام شد و آموزش و پرورش گسترش یافت. هنگامی که کمک های خارجی در دهه 1970 کاهش یافت، فروش گاز طبیعی به اتحاد جماهیر شوروی، هر چند با قیمت مقرون به صرفه، بیش از جبران هزینه های بودجه بود.

 

خاک ها در افغانستان

این کشور از نظر کیفیت خاک هایش فوق العاده است. ارتفاعات مرکزی دارای انواع خاک بیابانی-استپی یا علفزار-استپی هستند. دشت های شمالی دارای خاک های بسیار غنی، حاصلخیز و لسی مانند هستند، در حالی که فلات جنوب غربی دارای خاک های بیابانی نابارور به جز در امتداد رودخانه ها است که رسوبات آبرفتی را می توان یافت. فرسایش در ارتفاعات مرکزی، به ویژه در مناطقی که تحت تأثیر بادهای موسمی فصلی و بارش های شدید قرار گرفته اند، بسیار مشهود است.

 

 اقلیم افغانستان

به طور کلی، افغانستان زمستان‌های بسیار سرد و تابستان‌های گرم دارد که نمونه‌ای از آب و هوای استپی نیمه‌خشک است. با این حال، تغییرات منطقه ای زیادی وجود دارد. در حالی که مناطق کوهستانی شمال شرق دارای آب و هوای نیمه قطبی با زمستان های خشک و سرد است، مناطق کوهستانی در مرز پاکستان تحت تأثیر بادهای موسمی هند هستند که معمولاً بین ماه های جولای و سپتامبر می آیند و توده های هوای گرمسیری دریایی را با رطوبت و باران همراه می کنند. علاوه بر این، در طول تابستان تقریباً روزانه بادهای شدید در جنوب غربی می وزد. تغییرات محلی نیز با تفاوت در ارتفاع ایجاد می شود. آب و هوا در زمستان و اوایل بهار به شدت تحت تأثیر توده های هوای سرد از شمال و اقیانوس اطلس از شمال غربی است. این دو توده هوا در ارتفاعات بارش برف و سرمای شدید و در ارتفاعات بارش باران را به همراه دارند.دمای هوا در افغانستان بسیار متفاوت است. بالاترین دمای روز بیش از 95 درجه فارنهایت (35 درجه سانتیگراد) در منطقه فلات جنوب غربی خشکسالی رخ می دهد. در جلال‌آباد، یکی از گرم‌ترین مناطق کشور، بیشترین دما، ۱۲۰ درجه فارنهایت (۴۹ درجه سانتی‌گراد)، در ماه جولای ثبت شده است. در مناطق کوهستانی مرتفع، دمای ژانویه ممکن است به 5 درجه فارنهایت (15- درجه سانتیگراد) و کمتر کاهش یابد، در حالی که در شهر کابل که در ارتفاع 5900 فوتی (1800 متری) و کمینه آن 24- درجه فارنهایت قرار دارد. -31 درجه سانتیگراد) ثبت شده است.در کوهستان میانگین بارندگی سالانه از غرب به شرق افزایش می یابد. در آنجا، مانند منطقه موسمی جنوب شرقی، میانگین آن حدود 16 اینچ (400 میلی متر) است. شدت بارش ملی در گذرگاه سالنگ هندوکش با بیشترین میزان بارش سالانه 53 اینچ (1350 میلی متر) و در منطقه خشک فراه در غرب با تنها 3 اینچ (75 میلی متر) در سال ثبت شده است. بیشترین بارندگی کشور از دسامبر تا آوریل رخ می دهد. در ارتفاعات برف از دسامبر تا مارس می بارد، در حالی که در مناطق پست از دسامبر تا آوریل یا می به طور متناوب باران می بارد. ماه های تابستان در همه جا گرم، خشک و بدون ابر است، مگر در منطقه باران های موسمی.

 

زندگی گیاهی و جانوری

پوشش گیاهی در بخش جنوبی کشور، به ویژه در سمت غرب، که در آن مناطق خشک و بیابان های شنی غالب است، کم است. درختان کمیاب هستند و تنها در فصل بارندگی اوایل بهار خاک پوشیده از علف های گلدار و گیاهان است. پوشش گیاهی به سمت شمال متراکم تر می شود، جایی که بارندگی بیشتر است، و در ارتفاعات بالاتر پوشش گیاهی تقریباً سرسبز است، به ویژه در منطقه کوهستانی شمال جلال آباد، جایی که آب و هوا تحت تأثیر بادهای موسمی است. کوه های مرتفع پر از درختان جنگلی بزرگ است که در میان آنها درختان مخروطی مانند کاج و صنوبر غالب هستند. برخی از این درختان 180 فوت (55 متر) ارتفاع دارند. میانگین ارتفاع برای خط صنوبر بیش از 10000 فوت (3000 متر) است. در ارتفاعات پایین تر، جایی بین 5500 تا 7200 فوت (1700 تا 2200 متر)، سرو فراوان است. در زیر خطوط صنوبر و سرو درختان بلوط، گردو، توسکا، زبان گنجشک و ارس دیده می شود. همچنین درختچه ها، انواع مختلف گل رز، پیچ امین الدوله، زالزالک و بوته های توت و انگور فرنگی نیز وجود دارد.بیشتر حیوانات وحشی منطقه معتدل نیمه گرمسیری در افغانستان زندگی می کنند. پستانداران بزرگ، که قبلاً فراوان بودند، هستند.اکنون تعداد آنها بسیار کاهش یافته است و ببر ناپدید شده است. هنوز هم حیوانات وحشی متنوعی از جمله گرگ، روباه، کفتار راه راه و شغال در کوه ها و کوهپایه ها پرسه می زنند. غزال‌ها، سگ‌های وحشی و گربه‌های وحشی مانند پلنگ‌های برفی به‌طور گسترده‌ای شیوع دارند. بزهای وحشی، از جمله مارکور (Cabra falconeri؛ به خاطر شاخ‌های دراز و پیچ خورده‌اش) و بز کوهی (با شاخ‌های بلند و خمیده به عقب)، و گوسفندان وحشی از جمله اوریال و آرگالی (یا مارکو) را می‌توان یافت. گوسفند پولو)، ساکن پامیر و هندوکش است. خرس های قهوه ای در کوه ها و جنگل ها یافت می شوند. حیوانات کوچکتر مانند مانگوس، خال، خارپشت، جوجه تیغی، خفاش و چندین گونه موش کانگورو (جربوآ)، ممکن است در بسیاری از مناطق منزوی و کم جمعیت یافت شوند.از پرندگان شکاری می توان به کرکس ها که به تعداد زیاد یافت می شوند و عقاب ها اشاره کرد. پرندگان مهاجر در فصول بهار و پاییز فراوانند. همچنین قرقاول، بلدرچین، جرثقیل، پلیکان، اسنای، کبک و کلاغ نیز فراوان است.انواع مختلفی از ماهی های آب شیرین در رودخانه ها، نهرها و دریاچه ها وجود دارد، اما تعداد آنها به جز در دامنه های شمالی هندوکش، جایی که رودخانه ها به خوبی از ماهی قزل آلای قهوه ای پر شده است، زیاد نیست.

 

ولایات افغانستان

افغانستان دارای 34 ولایت است.

. بدخشان                        . دایکندی                           . هلمند                    . کاپیسا                        . لوگر

. بادغیس                         . فراه                                 . غور                       . خوست                       . ننگرهار

. بغلان                            . فاریاب                             . جوزجان                 .  کنر                            . نیمروز

. بلخ                               . غزنی                                . کابل                      . کندز                           . نورستان

. بامیان                           .  هرات                              . قندهار                   .  لغمان                       . پکتیا

. پکتیکا                            . تخار                               . پنجشیر                   .  پروان                        . سمنگان

 . سرپل                          . ارزگان                              . وردک                     .  زابل

5/5 - (1 امتیاز)
بازگشت به لیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.