فرهنگ افغانستان

ادبیات افغانستان

ادبیات افغانستان

ادبیات افغانستان به ادبیات تولید شده در کشور افغانستان اطلاق می شود. که تحت تأثیر ادبیات آسیای مرکزی و جنوبی، عمدتاً به دو زبان بومی و رسمی افغانستان، دری و پشتو نوشته شده است. برخی از مناطق زبان های مانند ازبکی، ترکمنی، بلوچی و پاشایی نیز در ادبیات افغانستان دیده می شود. در حالی که این کشور چند زبانه است، این زبان ها عموماً به عنوان ترکیب شفاهی و متون نوشتاری توسط نویسندگان افغان و در برنامه درسی افغانستان استفاده می شود. ادبیات آن علاوه بر آسیای مرکزی و جنوبی بسیار تحت تأثیر ادبیات فارسی و عربی است.

تاریخ ادبیات گسترده‌تر افغانستان, بین افغانستان باستان و امروزی است. اولین آثار ادبی به صورت شفاهی منتقل می شد. سیستم نوشتاری آن از نظر تاریخی با خط عربی مرتبط است. اعتقاد بر این است که قدیمی‌ترین نوشته‌های موجود از ادبیات، مشتق از تغییر الفبای آرامی در نبطی است که قدمت آن به قرن پنجم و ششم می‌رسد. با این حال، اساساً در قرون اولیه اسلامی پدید آمد.

تحقیقات باستان شناسی انجام شده از سال 1922 هنرهای زیبای خط پیش از اسلام را نشان داده است. ادبیات این کشور در اصل با الفبای عربی نوشته و منتقل شده است، و این باعث شده است که میراث زبانی غنی از خطوط پیش از اسلام داشته باشد، که قبل از جایگزین شدن با الفبای عربی، از جمله الفبای شرادا، خاروشی، یونانی و براهمی پس از فتح اسلامی وجود داشته است. افغانستان زبان باختری نیز با خطوط پیش از اسلام مرتبط است

ادبیات معاصر افغانستان

ادبیات معاصر افغانستان ریشه های عمیق خود را در میراث غنی از ترکیب شفاهی و متون سنتی مکتوب دارد. بومیان افغانستان که در داخل و یا خارج از کشور زندگی می کنند از زبان های اصلی پشتو و دری استفاده می کنند. هر دو زبان توسط 32 میلیون نفر در افغانستان استفاده می شود، که باعث می شود این دو زبان به رسمیت شناخته شده بخش عمده ای از ادبیات افغانستان را پوشش دهند. ادبیات افغانستان به صورت تاریخی توسط شاعران و نویسندگان ثبت شده است. در سال 1886، نویسنده فرانسوی جیمز دارمستتر در مورد زمینه تاریخی ادبیات افغانستان و نقش شاعران نوشت.

ادبیات دوره قرون وسطی در افغانستان

ادبیات افغانستان از نظر تاریخی با تمدن های ایران، چین و هند مرتبط است. این کشور شاهد توسعه کار هنری در دوره غزنویان و سلسله غوریان بین قرن 10 و 12 بود. با این حال، سلسله تیموریان فرهنگ و فعالیت های هنری را در دوران اسلامی شکل دادند.از آنجایی که افغانستان دارای هویت ادبی غنی است، فولکلور و ترانه های سنتی، ادبیات چند صد ساله و مدرن افغانستان را آشکار می کند. ادبیات افغانستان ریشه در زبان های دری، پشتو، عربی و ترکی دارد زیرا در دوره قرون وسطی به طور گسترده مورد استفاده قرار می گرفتند. فرمانروایان افغان مانند امپراتوری سامانیان، غزنویان، تیموریان و امپراتوری مغول بسیار تحت تأثیر ادبیات فارسی بودند. آنان نویسندگانی چون مولوی، جامی، رودکی، فردوسی و خواجه عبدالله انصاری را برای نوشتن به زبان فارسی تشویق و حمایت کردند.منظومه حماسی، شاهنامه فردوسی یکی از آثار مهم و مولانا به عنوان یکی از بزرگترین شاعران ادبیات افغانستان به شمار می رود که ادبیات فارسی را شکل داده است. با این حال، نوشته های او بعدها به انگلیسی ترجمه شد.

ادبیات استعماری در افغانستان

به دلیل مهاجرت زیاد به سایر کشورها در قرون 16 تا 18 میلادی، بیان آرمان ها و تأسیس اولیه مؤسسات ادبی و محیط های آموزشی در خارج از کشور اغلب به عنوان مرکز ادبیات اولیه افغانستان تلقی شده است. در طی آن قرون، بسیاری از شخصیت‌های ادبی در منطقه‌ی تفکیک‌ناپذیر سرچشمه می‌گرفتند، اما پس از تجزیه بین امپراتوری مغول و سلسله صفوی، شاعران متعددی از جمله خوشحال ختک به مراکز ادبی کوچ کردند. ختک در رشته کوه هندوکش زندگی می کرد. در اواخر قرن نوزدهم، پختون‌ها با موسیقی شعر می‌خواندند تا آن را با غزل‌ها، یک ژانر کلاسیک اردو، یکسان کند.ادبیات ادبی، افغانی، ترکی و پشتو سنت‌های یکسانی دارند و در مجموع به عنوان ادبیات فارسی شناخته می‌شوند، با این حال، ادبیات افغانستان یک ادبیات متمایز است که سنت‌ها و آداب و رسوم خاص خود را در سیستم نوشتاری و به‌ویژه ترکیب شفاهی-فرمولی دارد.

بیشتر بخوانید
پیشینه تشیّع (مذهب شیعه) در افغانستان

ادبیات مدرن افغانستان

در قرن بیستم، کابل، پایتخت کشور به مرکز شخصیت های ادبی و نشر تبدیل شد. محمود طرزی سردبیر سراج الاخبار، اولین روزنامه ادبی کابل بود که از سال 1911 تا 1919 منتشر شد. در دهه های گذشته، افغانستان چندین شخصیت ادبی از جمله خلیل الله خلیلی و سید بوهانی الدین مجروح را تولید کرد. خلیلی به دلیل سهمی که در ادبیات مدرن داشته است به عنوان «مرد رنسانس» یاد می شود.

محمود طرزی در ترویج زبان پشتو به عنوان زبان ملی و ارائه اطلاعات و اخبار از طریق روزنامه سراج الاخبار فعالانه مشارکت داشت. در آن دوره، سراج الاخبار با مقالات خود نقش مهمی در نوسازی جامعه افغانستان ایفا کرد. ژول ورن رمان نویس فرانسوی نیز این اثر را به زبان خارجی ترجمه کرده است. او اولین نویسنده ای بود که اولین کتاب های چاپ شده در افغانستان مستقل را منتشر کرد.

ظهور شعر در ادبیات افغانستان

اشعار در فرهنگ و ادبیات افغانستان سابقه ای طولانی دارد که به زمان ظهور تصوف باز می گردد. شعر به زبان های مشترک مختلف مانند فارسی، دری، پشتو و تعداد بسیار کمی به اردو سروده می شد. شعر به زبان های خارجی مانند انگلیسی و ترکی نیز تأثیر زیادی بر شعر افغانستان دارد. شعر منعکس کننده سنت های معنوی متنوع در داخل کشور است. به ویژه بسیاری از شاعران افغان از تجربیات عرفانی و تصوف الهام گرفته اند. شعر افغانستان کهن ترین شکل ادبی و دارای سنت نوشتاری و شفاهی غنی است. در افغانستان، بیان شاعرانه برای قرن ها وجود دارد. شاعر بزرگ مولانا شاعری افغان بود که در تمام عمر خود به زبان دری می نوشت. شاعران دیگر نیز به زبان دری می نوشتند، با این حال چندین شاعر دیگر عمیقاً تحت تأثیر زبان های فارسی، پشتو و عربی بودند. زنان امروزی معمولاً قالب شعر سنتی افغانی را می نویسند که شامل دو سطر قافیه به نام لندای است.

ضرب المثل ها در ادبیات افغانستان

ضرب المثل های افغانی عموما ساده، ملموس و سنتی هستند. آنها معمولاً یک حقیقت درک شده را بر اساس عقل سلیم یا تجربه بیان می کنند. برخی ضرب المثل ها بر اساس رویدادهایی که در زندگی واقعی رخ می دهند یا بر اساس واقعیت های تخیلی که به طور موقت اشیاء، افراد و ایده ها را بدون هیچ ورودی فوری حواس ایجاد می کنند، دسته بندی می شوند. ضرب المثل های افغانی عمدتاً به دو زبان رسمی وجود دارد. ضرب المثل های ناشناخته یا ناشناس در بیش از دو زبان وجود دارد زیرا مردم آنها را از زبان های خارجی یا منطقه ای مشابه زبان های افغانی وام می گیرند.

مجله ی خامک تلاش می کند تا در زمینه ی ادبیات افغانستان اقداماتی را انجام بدهد.

امتیاز دهید
بازگشت به لیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.